حتی برخی نیز از پیگیری مصوبات مجلس مبنی بر ایجاد درآمدهای پایدار در شهرداری تهران سخن گفتهاند. برخی نیز از اولویتهایی نظیر مدیریت یکپارچه شهری میگویند.
اینها برخی از اولویتهای شورای شهر چهارم است که منتخبین چهارمین دوره شورای شهر تهران از آن سخن گفتهاند؛ منتخبینی که چهرههای با تجربه نیز در آن کم نیست و بسیاری از آنها در مدیریت شهری و اتفاقا در برخی از موضوعات آن تبحر خاصی دارند. در این راستا کارشناسان اما اولویتهای دیگری برای مدیریت شهری و فعالیت شورای شهر تهران قائل هستند؛ اولویتهایی که از دیدگاه کارشناسان مطرح میشود مواردی است که در راستای توسعه پایدار شهر تهران مطرح میشود.در همین راستا با مهرداد مالعزیزی یکی از کارشناسان در این زمینه به گفتوگو نشستیم.
- شورای شهر چهارم تهران انتخاب شده است و اعضای آن تا چندی دیگر اداره شهر را در دست خواهند گرفت. اگر شما در این شورا عضو بودید، اولویت شهر تهران را چه میدانستید؟
مسلما نخستین اولویت شهر تهران، توجه جدی به اجرای دقیق طرح تفصیلی است. واقعیت این است که بالاخره تهران با تلاش چندساله و به همت شورای دوم و سوم، صاحب طرح جامع و پس از آن طرح تفصیلی شد و این طرح در سال91 ابلاغ شد. مسلما این طرح میتواند ملاک عمل قرار گیرد و با برخی اصلاحات مبنای مناسبی برای اداره تهران باشد. نخستین و جدیترین اولویت شورای چهارم دقیقا همین است؛ پیگیری مصوبات طرح تفصیلی شهر تهران که از مهمترین اقدامات مدیریت شهری در طول 30 سال اخیر بوده است.
- این سخن شما بسیار کلی است. طرح تفصیلی مباحث مختلفی را در خود جای داده است. شما دقیقا از اجرای مصوبات طرح تفصیلی چه چیز مورد نظرتان است؟
ببینید، بحثی که امروزه در تمام شهرهای مدرن جهان مورد توجه است، استقرار توسعه پایدار در این شهرهاست. استقرار توسعه پایدار هم کاری یکساله و 2 ساله نیست، کاری دائمی و تدریجی است که در طول سالها میتوان نتیجه آنرا ملاحظه کرد. اگرچه این مفهوم بهدلیل اینکه یک واژه کلی است و تعابیر مشخصی از آن بهدست نمیآید در شهرهای ایران بهویژه شهرهای بزرگ گم شده است و مفهومی دقیق ندارد اما این موضوع باید بازتعریف شود. من معتقدم با پیگیری مصوبات طرح تفصیلی شهر تهران و اصلاح پارهای از مفاد آن، میتوان توسعه پایدار را در شهر تهران شکل داد. شورای شهر تهران نیز فارغ از ترکیب اعضای آن میتواند بهصورت جدی این مورد را پیگیری کند. یکی از موضوعات بسیار مهم تهران و در واقع معضل اصلی شهر تهران تراکم نفر در هکتار است. با توجه به تمرکزگرایی که در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، اشتغال و فعالیتهای مختلف در تهران وجود دارد، شورای شهر باید با دقت هر چه بیشتر تراکم نفر در هکتار شهر تهران را کاهش دهد. اساسا طرح تفصیلی به این موضوع چندان که باید نپرداخته و توجه لازم را به این موضوع نکرده است. این موضوعات میتواند در طرح تفصیلی شهر تهران بهعنوان یک سیاست کلی مورد نظر قرار گیرد و بر این اساس موازینی وضع شود.
- راهکار عملی این موضوع را در چه میدانید؟
راهکارهای بسیاری برای کاهش نفر در هکتار وجود دارد که از طرح تفصیلی میتواند منبعث شود. در واقع میتوان با تعریف پروژههای مختلف به این هدف دست یافت. نمونه این پروژهها، توسعه فضاهای عمومی شهر است؛ اینکه بتوانیم پادگانها را آزادسازی کنیم، اراضی ذخیره را به عرصههای عمومی شهری بیفزاییم و تخصیص حتی پلاکهای کوچک به فضاهای عمومی که هر محله و منطقه میتواند به کاهش نفر در هکتار کمک کند.
- درست است که کاهش نفر در هکتار باعث افزایش کیفیت زندگی میشود، اما نکته این است که تهران مساحتی مشخص دارد. چه دلیلی دارد که امروزه این اولویت در تهران مورد توجه قرار گیرد؟
واقعیت این است که تهران هماکنون و هر لحظه با بحرانهای احتمالی که عواقب فاجعهباری دارد بهشدت تهدید میشود؛ بحرانهای طبیعی که هر لحظه میتواند تهران را به یک فاجعه بزرگ تبدیل کند. اگر بخواهیم مدیران قبلی را زیر سؤال ببریم همواره این موضوع مطرح است که چرا تاکنون اقدام جدیای برای رفع این بحرانهای احتمالی انجام ندادهاند. اگرچه در دوره مدیریت فعلی اقداماتی هرچند اندک انجام شده و برخی گامها برداشته شده است. مدیران 30سال گذشته تهران و حتی تمام مدیران گذشته این شهر میتوانستند با آزادسازیهای مختلف در سطح شهر، عواقب هرگونه بحران احتمالی را بهشدت کاهش دهند. تاکنون متأسفانه در اینباره اقدام جدیای صورت نگرفته است و در طول سالها و دهههای گذشته هر ساله شاهد رشد نفر در هکتار بودهایم. این یعنی افزایش استعداد فاجعهپذیری. هر روز تهران را به شهری مستعد برای یک بحران جدی زیستی پیش بردهایم و امروز باید این اولویت بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
- برخی از منتخبان شورای شهر اما اولویتهای دیگری برای شورای شهر تهران مطرح کردهاند، برخی از آنها از توسعه مترو گفتهاند، برخی نیز اجرای مدیریت یکپارچه شهری را مطرح کردهاند و برخی به درآمدهای پایدار اشاره کردهاند. آیا بهنظر شما این موضوعات مطرح شده نمیتواند اولویت باشد؟
بگذارید سادهتر سخن بگویم. عموما برای پیشگیری از خطر سیل، سد نمیسازند بلکه باید سرمنشأ آنرا درست و از وقوع سیل جلوگیری کرد. توسعه مترو، مدیریت یکپارچه شهری و... تنها احداث سد برای جلوگیری از سیل است. این اقدامات توسعه خدمات است. این خدمات باید پاسخگوی جمعیت و بهرهبردارانی باشد که در شهر وجود دارند؛ یعنی همان نفرهایی که در هر هکتار بهصورت متراکم زندگی میکنند. این اقدامات گامهای جدی نیست بلکه سدهایی است هر روز باید بیشتر و بیشتر احداث شود. واقعیت این است که تراکم در هکتار است که باعث شده تا هر روز ما متروی تهران را افزایش دهیم یا بزرگراه صدر را دوطبقه کنیم. این سؤال اما همواره وجود دارد که افزایش ظرفیت مترو یا بزرگراه صدر تا چه زمانی میتواند پاسخگو باشد؟ واقعیت این است که با روند افزایش تراکم در هکتار تا کمتر از یک سال دیگر ظرفیت طبقه فوقانی بزرگراه صدر پر میشود و پس از توسعه کامل مترو نیز این شبکه حملونقلی اشباع میشود؛ چراکه هنوز برای سرمنشأ فکر نشده و تراکم در هکتار افزایش یافته است. بهجای توجه به مترو و توسعه شبکه معابر میتوان کاری جدی انجام داد. به طرق مختلف و با تکیه بر طرح تفصیلی میتوان تراکم نفر در هکتار را کاهش داد. هر چند طرح تفصیلی در اینباره نیاز به برخی اصلاحات و یا تغییرات در هدفگذاری دارد.
- شما سخن از تراکم نفر در هکتار میگویید و از طرح تفصیلی بهعنوان یک ملاک عمل نیز یاد میکنید. میتوانید اندکی با مصداق به این موضوع بپردازید؛ یعنی شورای چهارم چه کاری باید انجام دهد تا تراکم نفر در هکتار را کم کند؟
خیلی ساده است. پادگانها یکی از جاهایی است که میتواند آزادسازی شود. این تنها یکی از اقداماتی است که اتفاقا در دوره مدیریت فعلی نیز انجام شده است اما این اشکال وجود داشت که با آزادسازی پادگانها باز هم تراکم ساختمانی افزایش یابد. با آزادسازی فضاهایی مثل پادگانها، باید به سمت ایجاد فضاهای موقت و غیرسلب برویم. باید سطح اشغال در این فضاها به زیر یک درصد آورده شود. یکی از روشهای دیگر آزادسازی نیز تغییر کاربریها در عرصه پرتراکم شهری و تبدیل آنها به فضاهای عمومی است. اما شاخصترین و مهمترین اقدامی که میتواند تأثیر بسیار زیادی در کاهش تراکم نفر در هکتار داشته باشد، توجه به بافتهای فرسوده است. آزادسازی این فضاها و تبدیل آنها به فضاهای عمومی میتواند گامی مهم باشد. اعضای شورای چهارم میتوانند با موقعیت ویژهای که بافت فرسوده در اختیار مدیران شهری قرار میدهد، به این هدف دست یابند.